Battan

  مطالب گذشته  
  • سهمیه‌بندی معقول و اجرای نامعقول

  • گور خر زانی و اسب زانیه

  • خدایا خدایا ! قبل از ظهور مهدی...

  • اندر ذمّ مصافحه با نسوان

  • نشست گروه هشت و مسأله ایران

  • برگی از دفتر خاطرات(1967)

  • گفتگوی تمدن‌ها در دریا

  • متکی - شرم‌‌الشیخ - ویولون

  • شرم‌الشیخ، یک فرصت‌سوزی دیگر؟

  • عشق، یا منافع مشترک؟


  • Sonntag, Juli 29, 2007

    خطبه نماز جمعه یا عوامفریبی!

    اشاعه کذب و دروغ‌گویی، توسّل به سفسطه و شیّادی، حیله و مکر، انکار و حاشا، افترا و تهمت، بد دهنی، عوام‌فریبی و هوچی‌گری، توهین به‌دشمن ‌و ناسزا به‌دیگر‌اندیشان، نشان‌دهنده خصوصیات و مشخصات (مثبت!) یک سیاستمدار پخته و زیرک است.
    به‌قول آلمان‌ها آن کس که "با هر آبی شسته شده باشد" و هیچ حرج، گناه و اعتراضی هم بر او روا نیست. به‌عکس، نشان از بُرندگی و دریدگی و پختگی و گاه پیشرفت امورش درسیاست هم دارد.
    تصور کنید اما یک مرد خدا را، یک روحانی را، با همین خصوصیات و مشخصات، که هم تأکید بر راستگویی و ثبت کلام الهی و پرهیز از دروغ، و دوری از بد کاری دارد و حُسن عمل نیک را در اجتماع توضیح می‌دهد، خوبی‌هایش را توجیه می‌کند و هم در امر سیاستِ بی‌پدر و مادر و دنیای پر از وحوش و سفسطه‌اش دخالت روزمره دارد.
    من شخصا مخالفتی با دخالت آخوند در امر سیاست ندارم. به‌شرطی که مرز بین مذهب و سیاست را بشناسد و دین را عین سیاست و سیاست را عین دین توجیه نکند و اگر کرد پای لرزش هم به‌نشیند و در صورت اثبات بی‌هودگی تئوری‌اش گناه‌ها را به‌گردن خدای بدبخت و یا به‌گردن ملت بی‌چاره نیاندازد.
    امام جمعه موقت تهران و رئیس مجمع تشخیص مصلحت، برای دفاع از نظام و مصلحت‌اش، مرز وقاحت و عوامفریبی را در این خطبه نماز جمعه‌اش به ‌نهایت رسانیده است.
    آن‌چه دلسوزان وطن برای مصلحت ایران در زمان جنگ، بویژه پس از فتح خرمشهر، توصیه ‌کردند آقای رفسنجانی و امام‌اش خیانت به‌اسلام و همدستی با صدام و گذاشتن دست در دست شیطان بزرگ ‌نامیدند. اینک پس از گذشت بیست و اندی سال، همان حرف‌ها را، مبنی بر عدم دست‌یابی به پیروزی، بدون احساس شرم، تکرار می‌کند که آن زمان همه، غیر از آخوندها، بر آن تأکید داشتند و گوش آقای رفسنجانی قادر به‌شنیدن آن نبود.
    آقای خمینی می‌گفت: " آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند" رفسنجانی می‌گوید: بعلت ورود آمریکا و ابر قدرت‌ها به جنگ، تحقق برخی از شعارها عملی نشد. عجب غلطی کرد آمریکا! او معتقد است خمینی جنگ را به‌خوبی اداره و به‌موقع با آتش‌بس موافقت کرد و قطعنامه سازمان ملل را با رغبت پذیرفت...زهی بی‌شرمی و دروغ‌گویی و عوامفریبی... رفسنجانی زمانی این حرف را می‌زند که مردم ادامه بی‌هوده جنگ را از شاهکارهای وی می‌دانند. کسی که بزرگترین افتخارش، همان‌طور که در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌اش اقرار کرد، فرار از خدمت سربازی بوده‌است.

    مردم می‌پرسند ما این‌همه خسارت جانی و مالی را با وجود اداره مطلوب جنگ نصیب بردیم، چه بدبختی‌های بیشتری در انتظارمان بود اگر جنگ را مطلوب اداره نمی‌کردید؟
    رفسنجانی در امورات دیگر هم اظهار فضل فرموده‌اند از جمله در رابطه با جنگ 33 روزه سال گذشته لبنان و اسراییل که می‌فرمایند این درگیری، که منجر به خرابی و آسیب‌دیدگی لبنان شد و خسارات وارده از مرز 10 میلیارد دلار گذشت و شمار زیادی از مرد و زن و کودک جان‌شان را برای هیچ از دست دادند، معجزه بی‌نظیری در تاریخ معاصر بوده‌است!
    و این درحالی است که شیخ حسن نصرالله، در همان زمان، پس از مشاهده نتایج جنگ، اقرار کرد اگر می‌فهمید نتیجه این اشتباه این‌همه خسارت است هر گز دو سرباز اسراییلی را، به تشویق دمشق و به‌توصیه تهران، گروگان نمی‌گرفت. و هم اکنون نیز از ترس هلی‌کوپترهای اسراییلی و از بیم مردم عاصی لبنان و خلف وعده احمدی‌نژاد برای ترمیم خرابی‌ها، به‌علت درگیری با مشکلات در حکومت و مملکت خودش، در گوشه‌ای پنهان شده است و در سالگرد جنگ و معجزه حزب‌الله در شکست پیروزمندانه‌اش، نفس‌اش در نمی‌اید. تا در مقابل رفسنجانی به‌ایستد و بگوید خیری نرساندید شر بیش‌تر مرسانید!
    رفسنجانی در باره مشکل آمریکا در عراق می‌گوید: اکنون دولت آمریکا در داخل به قدری با فشار افکار عمومی مواجه شده است که مجلس نمایندگان آن کشور، قانونی گذرانده تا اشغالگران عراق تا آخر سال میلادی خاک آن کشور را ترک کنند.
    فشار افکار عمومی، قانون، مجلس نمایندگان! چه حرف‌های عجیب و غریب و نامأنوسی! در حکومت اسلامی همه آنها را یکجا دار می‌زدند تا دیگه از این غلط‌ها نکنند.










    This template is made by blog.hasanagha.org.  


    This page is powered by Blogger. Isn't yours?