|
|
Samstag, August 18, 2007
کاش ما هم دختر بودیم امام جمعه ناکجا آباد شکایت دارد از رانندههای ماشینهای سواری. میگوید آنها بهجای اینکه آخوندهای بیچاره را که سر جادهها ایستادهاند سوار کنند، دخترها را سوار میکنند و حتا سَر ِ نوبت دعوایشان میشود. ایشان آرزو میکند: کاش ماهم دختر بودیم. *** کاش من هم دختری بودم قشنگ خوشگل و خوشتیپ و رند و شوخ و شنگ * کاش من هم داشتم دو تا ممه مرد خوشتیپی بهمن میزد تنه * نیشگونی میگرفت از باسنام میربود با بوسهای جان از تنام * کاش من هم دختری بودم ملوس کاش من هم میشدم یکشب عروس * کاش اسمام بود نرگس یا پری مهرنوش، شبنم، ستاره یا زری * کاش ماشینهای زرد و سُرخفام نیش ترمز میزدند در پیش پام * با نگاهی، چشمکی، لبخندکی میدریدند از تن من خشتکی * کاش میبردند مرا جادّهی هراز با فریبی مینمودند سرفراز * یکشبی درحالت مستی و شور قعر دره پرت میکردند بهزور * باسری افراشته، با موی بور میشدم در قعر دره، گور بگور *** لینک خطبه را اینجا تماشا بفرمایید ! http://www.youtube.com/watch?v=-eYAnT-CW3A&NR=1
Comments:
Kommentar veröffentlichen
|