Battan

  مطالب گذشته  
  • خطبه نماز جمعه این هفته

  • نامه یک برادر حزب الهی

  • تحریم آری یا نه ؟

  • تا نوروز

  • صدام و اعدام

  • بوی ساحل بوی دریا، بوی باران بوی صحرا

  • زی ‌الهوا

  • بازی شب یلدا

  • قصه عشق...(5)

  • قصه عشق...(4)


  • Montag, Februar 12, 2007

    به‌مناسبت سالروز انقلاب

    مو در بهمن به‌سال هفت و پنجاه
    غلط کردُم که گفتُم مرگ برشاه
    ندونستُم که آخوند حقه بازه
    کلاه ميله * سرمُ اون آيت الله
    **
    دویدُم تو خيابون در شبونگاه
    زدمُ فرياد و گفتمُ لا الی اله
    ندونستمُ که چند تا تيله * آخوند
    خدا خر ميکونن*، استغفرالله
    **
    چه شو‌ها* پشت بوم* رفتُم دو واره*
    کشیدُم داد با حلقوم پاره
    مو هی فریاد کردُم: مرگ بر شاه
    یه تیمسار اومد و گفت: این نواره
    *
    مو می‌گفتُم امام جونُ در کجایی
    جونُم بر لب رسیده کی مي‌آیی
    نوفل لوشاتو ول، بار سفر بند
    فغان از دوری و رنج جدایی
    **
    امام اومد و رید تو کاسه کوزه‌ام
    تا گفتُم ملی‌اُم، زد توی پوزه‌ام
    او ُشد چی‌پون* و ماهم گوسفنداش
    مو نُم در رفتمو و گفُتم به گوزم
    **
    امام اومد عجب حنگی به‌پا کرد
    منو در جبهه‌ها تنها رها کرد
    مو حق بیدُم* نفهمیدُم چطوشد؟
    که باطل اومد و لنِگ‌ام هوا کرد
    **
    عجب کشکی شده اين انقلابمُ
    عجب پشمی شده رؤيا و خوابمُ
    مو که ازدست دنيا در عذابُم
    زدست کی بنالمُ، خوم * خرابمُ
    **
    عجب گولُم زده آخوند بد نام
    مو کردُم انقلاب و او بَردَ کام
    نه گوجه دارم و نی نون سنگک
    تموم استخون‌هایم شدن جام*
    **
    مقامات رژيم پارو کُنن پول
    مو اينجا احمقمُ، خوردمُ فقط گول
    نه کاخی دارمُ و نی بنزشنگول
    بقول آلمانها هستمُ فقط Null

    آقا سیْد علی، آخوند گُمنام
    تو گوشمُ مي‌خونه از صبح تا شام
    تو کردی انقلاب و ريخت خينِ‌ات*
    مو اينجا رهبرمُ تو امٌتِ خام
    **
    آهای سيد علی خوارمُ تو کردی
    ز وضع خويش بيزارمُ تو کردی
    الاهی جِر خوره تنبون تو کين‌ات*
    مو خیاط بيدُم بي‌کارمُ تو کردی
    **
    شنیدُم حال و احوالت چنینه
    اجل حاضر شده اندر کمینه
    مو نفرین کردُم "شاش گیرَک" بگیری
    گرفتی یا اخی؟ نفرین همینه!
    **
    اگه روزی رسه دستُم به‌رهبر
    کشُم ریش سفیدش از پس سر
    چپونُم تو زباله‌دون تاریخ
    تموم هیکل‌اش، الله و اکبر
    .........................................................................................................................................
    ترجمه
    :
    ميله ( مَيل بروزن سَيل) = گذاشتن ؛ میله = می‌گذارد
    تيله = توله
    ميکونن = مي‌کنند
    شو = شب
    بوم = بام
    دو واره = دوباره
    چی پون = چوپان
    بیدُم = بودم
    خوم = خودَم
    Jam = جام
    خين = خون
    کین = کون
    Null = صفر
    بيدُم = بودم
    چپونُم= چپانم










    This template is made by blog.hasanagha.org.  


    This page is powered by Blogger. Isn't yours?