|
|
Donnerstag, August 10, 2006
حیف از بیروت زیبا ساعت هشت شب است اخبار یکی از کانالهای تلویزیون دولتی که سرمایه و هزینهاش از محل پرداخت حق اشتراک اجباری و پرداخت مالیات امت آلمان تأمین میشود تماشا میکنم. بمباران لبنان دیگر دررأس اخبار نیست. جنگ دیگه کهنه شده، عادی شده، تقریبا به فراموشی سپرده شدهاست. امروز چند نفر کشته شدهاند؟ ۲۳ نفر؟ خُب چیزی نیست دیروز ۴۱ نفر بودند. حزب آلله طبق معمول روزی یکصد، تا یکصدو پنجاه موشک ناقابل، متبّرکه جمهوری اسلامی، هدیه آقای خامنهای به نصرخدا را، بیهدف و به قصد کشتن هرچه بیشتر امت غیر نظامی صهیونیسم! به طرف شهرهای پر جمعیت و کم جمعیت فلسطین، از نوع اشغالیاش، پرتاب میکند، نیروی هوایی صهیونیستها هم به مصداق چیزی که عوض دارد گله ندارد، محل پرتاب موشکها را که موبیل و متحرک هستند و پس از شلیک، دور ازچشم اغیار، بهسرعت از محلهای مسکونی دور و تو سوراخی پنهان میشوند، بمباران میکند. لاکن وقتای به آنجا میرسند که جا تر است و بچه نیست و باز طبق معمول این غیر نظامیان هستند که ناخواسته برای حزبالله سینه سپر میکنند ولی همین مردم بییار و یاور بجای اینکه از حزبالله بپرسند: پدر آمرزیدهها، چرا مارا تنها میگذارید و همه تان یکدفعه حب جیم میخورید؟ همه دست بر سر میکوبند که این یهودیهای نا مسلمان مسلمانی سرشان نمیشود. اسراییل نیز چون نمیتواند ریشاش را گرو گذاشته و بگوید باز گول حزبالله را خوردم ناچار به اشتباهاش اقرار و عذرخواهی و ابراز تأسف میکند. حزبالله اما با اصابت هر موشک بر سر زن و کودک یهودی بهجای عذرخواهی،(عذرخواهی برای چه؟) شادی میکند! و با پایکوبی و هلهله و با آوای سرور و شیپور و نی و هنبونه،فشفشه هوا میکند که گفتهاند: ببین تفاوت ره ازکجاست تا بکجا ؟ و روز بعد موشک از نو، بمباران از نو. *** جنگ دیگر در رأس اخبار نیست، هرچند هنوز پیر و جوان و زن و کودک بیگناه لبنانی از برکت سیاست هوشمندانه شیخ نصرآلله از زیر آوار بیرون کشیده میشوند. خانم گوینده میگوید: در بیروت شایع است که حادثه "قانا" دامی بوده که حزبالله برای اسراییل گسترده است. یعنی سکوهای پرتاب پس از شلیک بهسرعت از محل دور برده شده بودند و با حُقه و کلک آخوندی سر پدافند اسراییل کلاه گذاشتهاند. خُب جنگ همین است دیگر. گوینده میگوید: بعضی از اجساد، خصوصا کودکان، چنان زیر آوار له شده بودند و سر و صورتشان چنان مجروح و خونی بود که ما (اروپاییها) از نشان دادن آنها بر صفحه تلویزیون پرهیز کردیم، بویژه که در ساعات اول شب کودکان و نوجوانان نیز تماشاگر برنامههای تلویزیونیاند. در نیمه شب برای شنیدن اخبار و تفسیر بیشتر به سراغ یکی از کانالهای خصوصی میروم. خبرنگاران، فیلمها و گزارشهایی را که در طول روز و در غروب از پایتختهای کشورهای اسلامی تهیه کردهاند نشان میدهند و اینگونه فریاد میزنند: در حالی که در کشورهای اروپایی فقط به گفتن این فجایع و نشان دادن تصویرهای کشته شدگان اکتفا میشود اینجا در قاهره، در امان، در ریاد(ض) در تهران ... اجساد خونین و له شدهی زنان و کودکان را بهعمد و بیوقفه جلو دوربین ردیف میکنند، نه ملاحظه زنان حامله دارند و نه توجهی به احساس خردسالان تماشاگر، بل بعکس با نشان دادن هرچه بیشتر صحنههای دلخراش، افکار عمومی، بویژه کودکان و نوجوانان را بر علیه آمریکا و اسراییل تهییج و بسیج میکنند، هرچه جسد خونیتر، اثرش بیشتر! سپس فیلمی از قهوهخانههای قاهره و بغداد و دمشق ... نشان داده میشود که چگونه صورتهای پُر از خون اطفال لبنانی و دست و پای کج و معوج و گردن شکستهشان در طول روز و در امتداد شب بر صفحه تلویزیون به نمایش گذاشته میشود و آنگاه چهرههای پر از خشم مردم که از شدت تأثر و از فرط هیجان قلیان و استکان و نعلبگی را روی میز میکوبند و واللهُ العَظیم و الموت الامریکیه، فریاد میزنند. دیدن تصویرهای زنان و کودکان مجروح و اجساد کشته شدهها، قلب هر انسانی را بدرد میآورد و میخواهی فریاد بزنی آقای خامنهای! آقای نصرالله! کجای این جنگ و اجسادِ خونیناش نعمت خدا و کجای این ویرانهها و خرابیهایش برکت پروردگار است؟ و دریغ از کسانی که بهقصد استفاده تبلیغاتی از غم و از ماتم مردم رنجدیده لبنان و برای سوء استفادههای سیاسی با این تصاویر غم انگیز به هیجان عمومی متوسل میشوند و گناه و مسؤلیت اصلی خویش را نادیده میگیرند. در یک کانال دیگر بحث بر سر این است که آیا شیخ نصرالله با ابتکار برجستهاش، یعنی با گروگانگیری و ترکاندن ترقه جنگ، آزاد و به تنهایی عمل کرده و یا تحت تأثیر دستور و اوامر تهران و دمشق بودهاست؟ دیگری میگوید نصرالله پول و اسلحهاش را از تهران در یافت میکند چگونه میتواند دستور تهران را مبنی بر نیشتر زدن به اسراییل رد کند؟ تصویر نصرالله بر صفحه تلویزیون ظاهر میشودکه تهدید میکند اگر اسراییل مرکز بیروت را بمباران کند ما نیز یکی از موشکهای اهدایی فجر پنج را (فجر پنج چون لابد پنج متر طول دارد!) قربتا الیالله حواله تلآویو میکنیم. آیا معلوم است قاید اعظم چه هدف شومی در سر دارد؟ جنوب بیروت که با خاک یکسان شده، جادهها و پلهای ارتباطی با دمشق در شمال و درشرق ویران گردیده، محاصره دریایی درغرب اجازه هرگونه تجارت و داد و ستد را سلب و بازرگانان را به خاک سیاه نشاندهاست و پاکسازی ساحل سابقا زیبا و رؤیایی بیروت هم برای مدتی نامعلوم به تعویق افتاده است و تاکنون بیش از 750 نفر لبنانی هم بیهوده کشته شدهاند. آیا اینهمه کشته، این همه ویرانی بس نیست؟ بیایند وسط بیروت را هم بمباران کنند؟ قاید اعظم را چه میشود؟ قساوت و آلوده بهغیض و سرشار از کین و نفرتِکور تا چه حد؟ و تا بهکی؟ آدم از خودش سؤال میکند: مرد خدا و اینهمه سنگدلی؟ مرد خدا و اینهمه نفرت؟ آیا "قدرتخانم" اینچنین اعجوبهای است که عقل از سر هر کس، بویژه از مردان خدا میرباید؟ اگر نصرالله براستی خودکفا فکر میکند و تصمیم میگیرد آیا تصمیماش بر گروگانگیری، با پرداخت این هزینه سنگین، که هنوز هم تمام نشدهاست، درست بود و مسؤلیتی برایش در پی ندارد؟ آیا واقعا آلت دست آخوندها نشده است که دردعوایشان با آمریکا فکر میکنند هنوز 28 مرداد سنه 1332 شمسی است و آمریکا میتواند با هزینه کردن یک میلیون دلار درب حکومت جمهوری اسلامی را با وجود ارتش ۲۰ میلیونیاش از پاشنه بکند؟ آیا پس از تصویب قطعنامهای که اینک در سازمان ملل در دستور کار قرار دارد و یکی از مفادش لغو امتیازات حزبالله در جنوب لبنان خواهد بود مردم از شیخ نصرالله نخواهند پرسید چه نتیجهای از گروگانگیری بی مطالعهات گرفتی؟ چند نفر از بابت آن جان خودرا ازدست دادند؟ چند میلیارد دلار خسارت به کشور بیچاره لبنان وارد شد؟ بیروت قشنگ تقریبا ویران شده،حیف از بیروت زیبا. 2 نوشته شده در Sun 6 Aug 2006ساعت 17:33 توسط حميد کجوري GetBC(156); 11 نظر
Comments:
Kommentar veröffentlichen
|