Battan

  مطالب گذشته  
  • و زنده گي ادامه دارد

  • خاتمي وارثش

  • تصميم، تصميم رهبر است

  • در نیمه راهمن يکی ازهزاران نفری بودم که انتخابات ر...

  • جزاير درياي کارائيبوخدا کارائيب وجزايرش را آفريد. ...

  • آرامگاه وموزه کريستوف کلمببيش از شش ماه بين فلوريد...

  • شبي در برزيل شرح ماجرای برخورد« دوستانه!» بادزدا...

  • دزدان دريايي (1 ) قبل ازشرح پذيرايي از دزدان دريا...

  • مشکل زبان در کشتي هابشرموجودی است اجتماعی ودر تکاپ...

  • اشتباه ازسرور بود...افزون بردوستان عزيزی که درباره...


  • Freitag, Dezember 16, 2005

    خاطره ای از لاگوس ( نيجريه )
    بندر لاگوس برای اولین بار در سال 1472 از طرف پرتغالی ها کشف ونام اش را از ( eko ) به ( Lagos ) ، نام دهکده ای در جنوب پرتغال، تغییر دادند . پس از لغو برده داری در سنه 1794 از طرف فرانسوی ها ودر سنه 1807 از طرف انگلیسی ها، این بندر تبدیل شد به محل جمع آوری برای برده هائی که قاچاق چیان درسواحل آفریقا جمع وبرای ترانسپورت دراین محل پنهان و نگهداری می کردند. در سال 1861 پروتکتورات و در سال 1886 مستعمره انگلستان شد.لاگوس بزرگترین شهر نیجریه وتا 1991 پایتخت آن کشور نفت خیزبود. زبان انگلیسی زبان آن ها است ولی وفتی باهم صحبت می کنند بسیاری از اصطلاحات زبان محلی را قاطی انگلیسی می کنند که فهم آن را دشوار می سازد.
    يکبار پس از ورود به لنگر گاه بيش از یک ساعت بی هوده وبی دليل منتظر ورود راهنما به کشتی ماندم. نه به اين دليل که راهنمايان ( pilots) به مشکل مهمی برخورده يامريض دربيمارستانی افتاده باشند، يا مشکلی برای پهلو گيری کشتی در بندربه وجودآمده باشد يا سيل وطغيان وسونامی راه ورود به حوضچه را بسته، يا زلزله اي بندر واسکله را درهم کوبيده باشد!
    خير، بل که صرفن به اين دليل که کشتی قبلی، که همين چند لحظه پيش جلوچشم من ازبندرخارج شده بود، هنگام ورود وخروج به لنگرگاه سهم خود ساخته وخود نوشته رشوه وباج سبيل قايق راهنما را به جای ده کارتن آبجو، چهارکارتن ويسکی ، هشت کارتن سافت درينک و چند کارتون سيگار، فقط نصف آنرا در قايق ( droped) کرده وبه دريا زده است !! من اين را ازفرياد هائی که بين قايق راهنما وکشتی "فراری" در جريان است از طريق ( VHF) کانال اصلی ( کانال 16 ) تعقيب ميکردم و پس از یک ساعت واندی جر و بحث و تلف کردن وقت وبه عهده گرفتن سهم مشروب کشتی فراری (سهم کشتی خودم به جای خود محفوظ ) موفق شدم راهنما را به آمدن به کشتی ام راضی و تر غيب کنمincredible! .
    هنگامی که هشت طبقه کشتی از عرشه تا پل فرماندهي را نفس زنان بالا آمد چنان از دست کاپيتان کشتی قبلی خشمگین وبرآشفته بود که به جای زبان انگليسی اشتباهن به زبانی از قبيله ( کينتا کونته)، رايج درجنگل های آفريقا، با قی مانده از زبان اجدادی " Alex Haily and Co " با من صحبت کرد، صحبت که نه، فرياد می کشيد. و من که حالت عصبيت وغيرنُرمال اورا ديدم و حدس زدم بعيد نيست کشتی را به دهانه موج شکن بزند، با يک بطرآبجو تگری Beck`s خاموشش کردم وشخصن هدايت کشتی را، از لنگرگاه تا محل تعيين شده به عهده گرفته وبه اسکله پهلو گرفتم، چه فقط بودن او ، که اينک پس از خوردن دو سه آبجو زبان انگليسي اش هم به يادش آمده بود ، بعنوان راهنما برای فورماليته ( مثل هميشه )در کشتی کافی است.
    يکی ازهمکارانم که به مقام مافوقي در بندر( Harbor Master ) به رشوه گیری و تأ خیر در لنگرگاه اعتراض کرده ودر صدد شکایت به این وضع بر آمده بود، تعريف ميکرد که طرف مبلغ هزار دلار مطالبه می کرد تا به شکايتم رسيدگی کند. اين تآخير ووقت کشی، بدون ذکر علت واقعی، یعنی چانه زدن بر سر رشوه، در دفتر کشتی ثبت می شود. دلیل عدم ذکر علت را در پست دیگری شرح خواهم داد.

    =====================================================
    E T A = Estimated Time of Arrival ( 1)
    .................................................................................................................................
    (2) در رابطه با مشکل خانوادگی هم کاران دریا نورد در آینده مطلبی خواهم نوشت
    .................................................................................................................................
    (3) من خود تا کنون شاهد اخراج 3 نفر از هم کارانم بوده ام
    ................................................................................................................................
    (4) شرکت ها، بی توجه به تعرفه و قراداد هائی که با دولت ویا با سندیکا ها منعقد کرده اند به دلخواه مبلغی از حقوق ومزایای دریانوردان را کسر می کنند. شکایت بی فایده است.
    ...............................................................................................................................
    (۵) مثلن هنگام صدا کردن آنها وسيله راديو وي- اچ- اف پاسخي نمي دهند وتا دادن پاسخ مدتها کشتي را معطل مي گذارند. گاهي تا نيم ساعت وبيشتر، به عنوان ارائه دليل مي گويند ما چيزي نشنيديم
    =======================================










    This template is made by blog.hasanagha.org.  


    This page is powered by Blogger. Isn't yours?